اگر موافق باشیم که هدف نهایی بازاریابی جلب توجه و ایجاد علاقه است، پس ترکیب سئو و بازاریابی محتوا برای برندها و بازاریابان هوشمند بی‌معنی است. سئو همه چیز در مورد ایجاد دیده شدن نام کسب و کار است، این تضمین می کند که مشتریان می توانند وب سایت شما را پیدا کنند. محتوای جذاب چیزی است که باعث می شود آنها کلیک کنند و در وب سایت شما باقی بمانند.

سئو و بازاریابی محتوا، زمانی که به طور موثر و هوشمندانه ترکیب شوند، به یک یا دو ضربه بی نظیر تبدیل می شوند که تجربه و موفقیت برند شما را مشخص می کند. دنیای دیجیتال امروز به شدت رقابتی است. همیشه در حال تغییر و تحول است. بیش از یک میلیارد وب سایت برای جلب توجه مصرف کنندگان امروزی رقابت می کنند. هر دقیقه میلیون‌ها محتوای جدید تولید می‌شود، پست‌های وبلاگ، کاغذهای سفید، اینفوگرافیک‌ها، ویدیوها، فایل‌های GIF، به‌روزرسانی‌های رسانه‌های اجتماعی، و خیلی چیزهای دیگر.

همه اینها به این امید انجام می شود که بر روی افراد تاثیر بگذارند. زمانی که آنها در بازار برای خرید یک محصول یا خدمات هستند، مشتریان به دنبال راه حل هایی بر اساس شرایط خود هستند. آنها با استفاده از تعداد دستگاه‌ها، کانال‌ها و پلتفرم‌های مختلف، برندها را پیدا می‌کنند. برای برآورده ساختن و تبدیل تقاضای مشتری، این به برندها بستگی دارد که قابل مشاهده باشند، متقاعد کننده باشند و در هر لحظه ممکن با تجربیات شگفت انگیز، مشتریان را شگفت زده کنند. محتوا کلید ایجاد این روابط است. باید خوانندگان را به تفکر عمیق ترغیب کند و احساسات را برانگیزد.

به همان اندازه که مردم دوست دارند فکر کنند انتخاب هایشان مبتنی بر منطق یا واقعیت های عینی است، احساسات و روانشناسی بخش های مهمی در تصمیم گیری هستند. مردم تجربیات را به یاد می آورند، به همین دلیل داستان ها طنین انداز می شوند. ایجاد محتوا و داستان هایی که با مخاطبان طنین انداز شود، کلید محتوا است است .

محتوا و سئو

از آنجایی که بخش اعظم سفر خریدار از طریق دیجیتال انجام می‌شود، برندها باید محتوایی داشته باشند که بهینه‌سازی شده، جذاب باشد و به مشتریان در هر کجا که هستند دسترسی پیدا کند. و برای انجام این کار، بازاریابان باید بهینه سازی کنند . انواع جستجوهایی که کاربران انجام می دهند می تواند به بازاریابان کمک کند تا در مورد هدف خود اطلاعات زیادی کسب کنند . جستجوها معمولاً به یکی از سه نوع تقسیم می شوند:

  • ناوبری: کاربر یک نام کسب و کار را می شناسد و از گوگل یا موتورهای جستجوی دیگر برای یافتن آن وب سایت خاص استفاده می کند.
  • اطلاعاتی: کاربر می خواهد چیزی در مورد یک شرکت، محصول یا خدمات بیاموزد .
  • تراکنشی: کاربر یک پرس و جو بسیار کسب و کار را وارد می کند، و نشان می دهد که او آماده برای خرید یک محصول یا خدمات است.

با ترکیب تلاش‌های سئو و بازاریابی محتوا در یک عملکرد، بازاریابان می‌توانند بر مصرف‌کنندگان تأثیر بگذارند، چه در مرحله کشف یا خرید باشند. سئو برای کشف محتوا حیاتی است. اکتشاف تمایل دارد از طریق کانال جستجوی ارگانیک شروع شود. آیا می دانستید که جستجوی ارگانیک:

  • ۵۱ درصد  از کل بازدیدها از وب سایت های B2B و B2C را هدایت می کند
  • بدون هزینه رسانه ای مستقیم و بازده بسیار بالا
  • بر تمام بازاریابی دیجیتال تأثیر می گذارد و فروش آفلاین تأثیر می گذارد
  • آگاهی از برند را ایجاد می کند
  • به افزایش درآمد کمک می کند؟

بنابراین شناسایی کلیدواژه هایی که نشان دهنده قصد کسب و کار هستند بسیار مهم است . با این داده‌ها، بازاریابان می‌توانند هدف مشتریان را بهتر درک کنند و محتوای هوشمندی را ایجاد و بهینه‌سازی کنند که احتمال تبدیل آن بیشتر است. بازاریابی بین کانالی به بازاریابان کمک می کند تا به بازگشت سرمایه بالاتری دست یابند. یکپارچه سازی منجر به نرخ تبدیل، تعامل، حفظ مشتری و حمایت از برند می شود.

بسیار مهم است که بفهمیم چه چیزی با مشتریان طنین انداز می شود و به آنها در طول سفر تصمیم گیری کمک می کند. اما برای ایجاد محتوای هوشمند که درگیر و تبدیل می شود، بازاریابان به داده های هوشمند نیاز دارند. شما باید بدانید که مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند: سن، جمعیت، مکان، علایق، عادات و ترجیحات آنها.

چگونه با ترکیب سئو و بازاریابی محتوا در یک عملکرد، با قصد بازاریابی می کنید؟

توسعه یک برنامه قدرتمند بهینه سازی محتوا به زمان و برنامه ریزی دقیق نیاز دارد، اما پنج کاری وجود دارد که بازاریابان می توانند برای ایجاد یک پایه قوی انجام دهند.

۱.مخاطبان خود را بشناسید

هر کاری که یک برند انجام می دهد باید حول محور مشتری باشد. محصولات، تجربه و استراتژی بازاریابی. تعریف مخاطب به بازاریابان این امکان را می دهد که محتوایی را در مورد موضوعات جالب و مرتبط ایجاد کنند که باعث رشد مخاطبان وفادار و دستیابی به اهداف کسب و کار می شود.

با این حال، تعداد شگفت انگیزی از برندها می گویند که مشتریان خود را نمی شناسند. برندهایی که انگیزه‌ها و فرآیندهای مخاطبان خود را به خوبی درک می‌کنند، بهترین راه‌اندازی برای ارائه محتوای بهتر و تاثیرگذارتر هستند که به افزایش درآمد، رشد و پایداری طولانی‌مدت کمک می‌کند. در اینجا سه ​​نکته کلیدی برای بازاریابی با هدف مخاطبان وجود دارد:ببینید مردم چگونه درگیر می شوند.  نحوه مصرف و تعامل مشتریان با محتوای شما را بررسی کنید.

مشخص کنید چه چیزی باعث ایجاد علاقه و نتیجه در اقدام افراد می شود. در صورت نیاز محتوا را تنظیم و بهینه کنید. به سفر مشتری فکر کنید.  در نظر بگیرید که مشتریان چگونه با انواع مختلف محتوا در کانال‌ها و دستگاه‌ها، در مراحل مختلف و در حالت‌های مختلف ذهنی درگیر می‌شوند. رفتار تبدیل و خرید را در حین جابجایی مشتریان بین دستگاه ها درک کنید.

تحلیل مداوم مشتری را انجام دهید.  آنچه که مشتریان امروز به آن علاقه دارند یا تمایل دارند می تواند به سرعت تغییر کند. انجام تجزیه و تحلیل منظم تعاملات مشتری و برند. گوش دهید و بینش جمع آوری کنید تا با روندها هماهنگ شوید و به ارائه تجربیات مناسب ادامه دهید.

۲. هدف داشته باشید

هر محتوایی که ایجاد می کنید باید دلیلی برای وجود داشته باشد. به طور کلی، هدف محتوا اطلاع رسانی، آموزش، ترغیب، سرگرمی یا الهام بخشیدن است. هنگام توسعه یک استراتژی محتوا با ترکیب موارد زیر، هدف را در ذهن خود نگه دارید: هدف از ایجاد و انتشار محتوا تبدیل شدن به یک منبع ارزشمند و بیان داستان های به یاد ماندنی است. نکات و علایق مشتری را در استراتژی محتوا و فرآیند ایجاد آن بگنجانید. این موارد را نیز به خاطر بسپارید:

  • آزمایش: انواع محتوای مختلف را امتحان کنید.
  • تجربه: به مخاطبان خود احساسی بدهید.
  • تعامل: آنها را نگه دارید تا برای اطلاعات بیشتر برگردند.
  • سازگاری: صدای یک برند باید از نحوه صحبت مشتریانش تقلید کند، خواه مکالمه، هیجان انگیز یا حرفه ای باشد. این صدا باید در همه محتواها ثابت باشد، صرف نظر از اینکه چه کسی آن را ایجاد می کند یا در کجا منتشر شده است.
  • اهداف: اهداف واقعی و عینی را برای محتوای خود تعیین کنید، خواه برای افزایش آگاهی، ترافیک جستجوی ارگانیک و رتبه بندی، تعامل اجتماعی، تبدیل یا درآمد باشد.

۳. ایجاد و بهینه سازی محتوا

پس از تعیین مخاطب و هدف، مرحله بعدی ایجاد و بهینه سازی محتوا برای حداکثر دیده شدن است. افرادی که نمی توانند محتوا را پیدا کنند، مهم نیست چقدر عالی باشد، نمی توانند با آن محتوا یا برندی که آن را ایجاد کرده است، درگیر شوند. هر قسمت از محتوا را همیشه می توان از طریق بهینه سازی بهبود بخشید، خواه آن محتوا برای وب سایت شما، رسانه های اجتماعی یا کمپین های ایمیل باشد. چند نکته مهم:

  • موضوعات مرتبط را انتخاب کنید: محتوا باید مشتری محور باشد، نه برند یا تجارت محور. موضوعات باید بر اساس جمعیت شناسی، رفتارها و علایق جذاب باشند.
  • از کلمات کلیدی مناسب استفاده کنید: اصطلاحات تخصصی شرکتی را کنار بگذارید. از کلماتی استفاده کنید که مردم واقعاً هنگام جستجوی محصولات یا خدمات شما استفاده می کنند.
  • نقشه محتوا برای شخصیت‌های خاص و قیف‌های خرید: نقشه‌برداری سفر مشتری به تنظیم محتوا برای موفقیت از همان ابتدا کمک می‌کند.
  • بهینه سازی موبایل: این امر به ویژه برای موبایل بسیار مهم است. برندهایی که نمی توانند برای موبایل بهینه شوند، ۶۸ درصد ترافیک کمتری دریافت می کنند.

۴. ترکیب کیفیت و کمیت

بسیاری از بازاریابان بر این باورند که مصرف کنندگان به سادگی تحت تأثیر تمام محتوایی که ما ایجاد می کنیم، غرق می شوند. به هر حال، بزرگسالان آمریکایی هر روز ۱۰ ساعت و ۳۹ دقیقه رسانه مصرف می کنند. در هر دقیقه ۵۰۰ ساعت ویدئو در یوتیوب آپلود می شود . نزدیک به ۱۵۰۰۰۰ ایمیل ارسال می شود. نزدیک به ۱۵۰۰ پست جدید وردپرس منتشر شده است. ۳.۳ میلیون پست جدید فیس بوک منتشر شده است. و ۴۴۸۰۰۰ توییت جدید در توییتر ظاهر می شود.

این امر بسیاری از بازاریابان را به یک نتیجه رساند: تمرکز بر کیفیت، نه کمیت. به هر حال، محتوای بیشتر معمولاً به معنای محتوای بهتر نیست.  با این حال، یک فرد معمولی تمایلی به مصرف هر قطعه محتوای موجود در وب ندارد. آن‌ها می‌خواهند محتوای هوشمندی مصرف کنند که برایشان شخصی، مرتبط و مفید باشد.

  • آیا کیفیت مهم است؟ کاملا! محتوای بد ساخته شده بی اثر است، به شما در رسیدن به اهدافتان کمک نمی کند و می تواند مشتریان بالقوه را از بین ببرد.
  • آیا کمیت مهم است؟ بله! گفتن مداوم داستان ها و شروع مکالمه با مشتریان از طریق محتوای به یاد ماندنی و قانع کننده، کمک می کند تا برندها را در ذهن خود نگه دارید.

۵. نتایج را اندازه گیری و تکرار کنید

چیزی که اندازه گیری نمی شود قابل بهبود نیست. خوشبختانه، بازاریابان برای به دست آوردن بینش عملکرد محتوا و ردیابی معیارها برای تعیین بازگشت سرمایه، به انبوهی از داده های زمان واقعی دسترسی دارند. برندها می توانند از هر کمپین محتوایی درس بگیرند، خواه شکست خورده باشد یا به اهداف خود دست یابد.

  • شکست محتوا: محتوای کم کارایی را با محتوای موفق قبلی مقایسه کنید. ببین کجا کم میاره به ترافیک، تبدیل‌ها، و درآمد منتسب به محتوا یا تحت تأثیر آن توجه کنید.
  • محتوا برنده است: بفهمید که چه چیزی بهترین محتوای شما را برجسته کرده است. سعی کنید موفقیت را تکرار کنید و ناهنجاری ها را به اتفاقات منظم تر تبدیل کنید.

جمع بندی

بهینه سازی برای به حداکثر رساندن ارزش محتوا حیاتی است. مخاطب مناسب باید بتواند محتوا را پیدا کند. و محتوا باید منجر به نتایج کسب و کار شود. اطمینان از سازگاری محتوای شما با موتورهای جستجو و بهینه سازی آن در طول سفر خریدار، برای موفقیت یک تیم ترکیبی محتوا و سئو بسیار مهم است.

انتهای مطلب/ منبع