همانطور که مصرف کنندگان چگونه در وب حرکت می کنند، تغییر پارادایم در نحوه استفاده بازاریابان از بودجه تبلیغات آنلاین خود ایجاد می کنند. بازاریابی موتورهای جستجو فهرستی اصلی از اصطلاحات برای هر برندی را ارائه می‌کند که به تبلیغ محتوای آن‌ها در میان نتایج جستجو کمک می‌کند و به هر برند چندین کلمه ارائه می‌دهد که آن را به بهترین شکل توصیف می‌کند. با هر کمپین جدید یا موضوعی، برندها تقریباً تعداد بی نهایت کلمه برای خرید دارند.

بازاریابان و آژانس‌ها باید فراتر از خرید کلمات کلیدی، فضای جستجو را به شدت درک کرده و وارد آن شوند. مدل جستجوی فعلی به این صورت است که کاربران عبارتی را وارد می‌کنند تا بخشی از اطلاعات را بیابند، سپس اطلاعات را گرفته و در جای دیگری در زندگی آنلاین یا آفلاین خود بر اساس آن عمل می‌کنند. با این حال، اغلب ارتباط بین بازاریابان موتورهای جستجو قطع می شود زیرا محتوای حمایت شده آنها همیشه به اندازه کافی برای کاربر ارزشمند نیست که بتواند آن را برای هدف و نتایج جستجوی خود اعمال کند.

با افزایش و کاهش ابزارهای رسانه های اجتماعی، قدرت جستجو ثابت مانده است، اما تکامل جستجو و بازاریابی موتورهای جستجو هنوز در افق است. ابزارهای جستجوی موجود در حال حاضر می توانند اطلاعات شگفت انگیزی را در سراسر اینترنت بیابند، اما هم نتایج جستجو و هم نتایج حمایت شده هنوز به کاربران در دستیابی به هدف جستجوی خود کمک نکرده اند. کلید رشد موفقیت آمیز در این بازار، درک هدف پشت جستجو و رفتارهایی است که از آن اطلاعات استفاده می کنند. با اتصال به اهداف واقعی جستجوی کاربر، بازاریابی رفتاری و موتور جستجو می تواند احتمال استفاده از محتوای حمایت شده را به شدت افزایش دهد و حتی کارایی خود ابزار جستجو را بهبود بخشد.

همچنین بخوانید:   چگونه سیگنال های اقتصاد کلان را در استراتژی سئو خود بگنجانیم

افزایش پیش بینی شده در بازاریابی موتورهای جستجو به طور جادویی ظاهر نمی شود زیرا برندها از نمایش ناکارآمد و سایر گزینه های تبلیغات آنلاین فرار می کنند. این پیش‌بینی‌ها زمانی محقق می‌شوند که برندها گزینه‌های جستجوی جدیدی را بررسی می‌کنند که تعامل بیشتری با کاربرانی که در حال حاضر میلیاردها جستجوی روزانه انجام می‌دهند، فراهم می‌کند. جستجوها نه فقط برای دانستن، بلکه برای دستیابی به آن.

انتهای مطلب/ منبع